دنیز توپولیدنیز توپولی، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 1 روز سن داره

دنیزین قالارجیلاری...

بدون عنوان

سلام دنیز کوچولوی ماما     دخترکم اونقدر زندگیمو پر کردی که زیاد فرصت نمیکنم بیام   واست بنویسم از روزهای خوشم با تو   اونقدر دلبستت شدم که دوس ندارم سرم به چیزای دیگه گرم باشه دوست دارم باهات باشم   دلم میریزه وقتی عروسکتو اونطوری با عشق میبوسی و بغل میکنی   فکر کنم حسودیم میشه که بغلت جز من جای کسی باشه.   کلی حس قشنگ و نرم و خوشمزه و خوشبو و شیرین دارم بهت     حسی مثل شکلات کاکائویی   چند روز پیش اولین تولد پسر عمه ات ابوالفضل بود پنجشنبه بود رفتیم خونشون تو اهر   فرداشم ازونجا رفتیم ...
1 تير 1393

ماهگرد

                 تفاوتی ندارد خواب باشم یا بیدار                          زیباترین تصویر پیش چشمانم                                  همیشه *تویی*...         شانزده ماهگیت مبارک خورشید زندگیم   + امروز بردمت مرکز بهداشت وزنت 11/600...
10 خرداد 1393

عکسای جامونده

بالون عید 1393 با کلی آرزوهای خوب و قشنگ     آرزوهامونو برد پیش خدا اون بالاها     دنیز و دختر خاله آیسانی بعد از تحویل سال93     قبل از اولین حموم93     ارومیه-بند-93/1/1     وقتی مایوتو میپوشونم شروع میکنی به نانای نانای گفتن و نانای کردن     آیشینی داره ماشین سواریت میده     ...
8 ارديبهشت 1393

به یاد پدر

  بابای شهیدم این روزها بدجور درگیرتم  سرخاکت میرسم یه آهی از ته دلم میکشم   مادر بگو چجوری آروم بشم   با یاد پدر هنوز نفس میکشم   به عکس پدر یه عمره زنجیر شدم   مادر بیا ببین چقدر پیر شدم   پدرم عمریه چشم انتظارم   از دوریه تو خزونه بهارم   دیگه چقدر سر رو عکست بذارم   برگرد....   چی میشه یه روزی بیاد بابام   خدایا تورو به خاک بی نشون زهرا   خدایا دیگه بسه داغ غربت دوری.   ...
8 ارديبهشت 1393

بدون عنوان

                               خـــــواب می بینـــــم                              دنیـــــا مــــال مـــن اســــت                                    بیــــدار میشـــــوم     &n...
2 ارديبهشت 1393

یکسال

یک سال است که نتوانستم به اندازه کافی بخوابم .... یک سال است نتوانستم خوب تفریح کنم..... یک سال است نتوانستم به مسافرت بروم ..... یک سال است نتوانستم اوقات فراغت خودم را داشته باشم..... یک سال است خلوتی برای خودم ندارم.... یک سال است خیلی کارهای مورد علاقه ام را انجام نداده ام.... یک سال است کودکی دارم از جنس فرشته ها ..... یک سال است یک مادرم....یک مادر.... تنها مادر است که تمام ندارم ها و نداشتن هایش را   با وجود کودکش می پذیرد و گله ای نمی کند... من با تمام صرف این فعل های منفی در یک سال گذشته شاد بودم   و کودکم در سه مکان ارزشمند من همی...
14 فروردين 1393