یکسال
یک سال است که نتوانستم به اندازه کافی بخوابم ....
یک سال است نتوانستم خوب تفریح کنم.....
یک سال است نتوانستم به مسافرت بروم .....
یک سال است نتوانستم اوقات فراغت خودم را داشته باشم.....
یک سال است خلوتی برای خودم ندارم....
یک سال است خیلی کارهای مورد علاقه ام را انجام نداده ام....
یک سال است کودکی دارم از جنس فرشته ها .....
یک سال است یک مادرم....یک مادر....
تنها مادر است که تمام ندارم ها و نداشتن هایش را
با وجود کودکش می پذیرد و گله ای نمی کند...
من با تمام صرف این فعل های منفی در یک سال گذشته شاد بودم
و کودکم در سه مکان ارزشمند من همیشه حضور داشت ...
در فکرم..........در قلبم.......و در دعایم .....درست در کنار پدرش...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی